بهــــار اومد ، برفــــا رو نقطه چین کرد ، خنده به دل مــــُــــردگی زمین کرد
چقدر دلم فصل بهار رو دوست داشت ، وا شدن پنجره ها رو دوست داشت
سلام
سلام به روی ماه پری بانو که با کلام دلنشین متن های زیبائی رو به ما هدیه میکنه
سلام به همه ی شماهائی که یه صبح زیبا و پر نشاط رو شروع کردین
اینطور به من نگاه نکنید که امروز خوش تیپ و مرتب اومدم پیشتونا ، اگه بدونین بانو با من چیکار کرد
آخ ! آخ !!!
فکر کنم تصویر زیر گویای همه چیز باشه
بـــــــله !!! این بله از اون بله های کش دار بودا
آخه من نمی دونم این رسم خونه تکونی و این چیزا از کجا پیداش شده
اول از همه براتون بگم ما تازه اومدیم خونه جدید ، خونه تکونی های نوروز سر جای خودش
این خونه ی جدیدم نوبره ، انگار آدمائی که توش زندگی میکردن مال زمان « یوزارسیف » بودن
رو همه در و دیوارا تار عنکبوت هست ، این یعنی اینکه باید دو برابر تلاش کنیم تا تمیز و مرتب بشه
بعد از کلی شیشه پاک کنی و تمیزکاری های معمول
بانــــو پاشو تو یه کفش کرده بود می گفت برو لوله بخاری رو تمیز کن
من فقط می خوام این ساکنای قبلی رو پیدا کنم ، ازشون بپرسم بنده ی خداها
شما گاز داشتین چرا دیگه از نفت و بخاری نفتی استفاده میکردین ؟
خلاصه چنان دودی خوردیم که نگو و نپرس
دیگه بقیه ش بماند که کلّه ی اینجانب به طرز وحشتناکی تو لوله بخاری گیر افتاده بود
و با چه بدبختی خلاص شدم ، صورتم شده بود مثل حاجی فیروز
یکی نبود بگه آخه مرد حسابی برای چی دیگه سرتو بردی تو لوله بخاری
پری بانو هم با جارو برقی ، هی جارو می کرد و تمیز می کرد
اما سر من دیگه داشت از صدای جارو برقی سوت می کشید
بانو با مهارت ؛ خیلی با وسواس و آروم داشت جارو می کرد ولی من داشتم حرص می خوردم
اما به بانو که نمیشه از برگ گل نازکتر گفت فقط لبخند می زدم و سرمو به نشونه تأیید تکون می دادم
اما خدا میدونه تو دلم چه خبر بود
اینقدر از این صدای جارو برقی بدم میاد که حد نداره ، قابل توجه بعضی ها
اگه خواستین عصبانیم کنید جارو برقی رو روشن کنید ، چنان حالم گرفته میشه که نگـــــو
مخصوصاً اگه وسط تلویزیون تماشا کردن باشم
..
خلاصه اینکه در پایان امروز وقتی بانو با لبخند و یه استکان چای داغ سراغم اومد و هر دو سرگرم تماشای
یه خونه ی شیک و مرتب شدیم ؛ تموم خستگی از تنمون به در شد
و کنار هم با لبخندی که رو لبامون بود به استقبال اولین سال نوئی رفتیم که همدیگه رو داریم
و با عشق و علاقه کنار هم زندگی می کنیم و این موضوع یه خاطره ی خوب برای ما باقی می مونه
...
از امروز وبلاگمون حال و هوای بهاری میگیره و به استقبال سال جدید میریم چون دیگه بوی بهار داره میاد
و همه جا صحبت از استقبال از بهار و نوروز باستانی ماست
البته من و پروانه جان برای تبریکات سال جدید و شروع یه سال خوب در خدمت شما خواهیم بود
امیدوارم پروانه خانوم گلم و همه ی شماها که به ما سر میزنین همیشه شاد و سلامت باشین
و همیشه بهار دلاتون برقرار باشه
الحاقیه ۱ : اگه دیدین یه جاهائی هذیون نوشتم ، این اثر همون دود زدگیه لوله بخاریه
الحاقیه ۲ : چه اشکال داره هنوز تو وبلاگمون برف بباره ، اینم آخرین برفای زمستون ما باشه
نظرات شما عزیزان: